از جمله پدیدههای ناشی از پیچیده شدن جوامع معاصر، شکلگیری فرآیندهای درونی است که میتواند انسجام و هویت جمعی را هدف قرارداده و به مخاطره اندازد. این فرآیندها مبتنی بر کاستیها و ضعفهای داخلی شکل گرفته و از آنها به «آسیب» تعبیر میشود. بر این اساس مسئله ای مهم در حوزه تحلیل و تقویت الگوهای حفاظتی- امنیتی مطرح شده که ناظر بر اهمیت رویکردهای اجتماعی در نیل به اهداف حفاظتی- امنیتی میباشد. با توجه به رویکرد اجتماعی مطرح شده، هدف اصلی تحقیق حاضر آن است که اولویت «مدیریت آسیبها» نسبت به «مدیریت تهدیدات» را در طراحی الگوی حفاظت و امنیت تبیین و تشریح نماید. محقق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از تکنیک اسنادی به گردآوری و تحلیل دادهها اقدام نموده است. یافتههای محقق حکایت از آن دارد که اصول الگوی اجتماعی حفاظت و امنیت در جامعه اسلامی را میتوان در پنج مورد زیر خلاصه نمود:
• «تهذیب فردی» با هدف تربیت افرادی با فرهنگ «خودکنترلی»
• تقویت «مشارکتهای اجتماعی» با هدف تأسیس «جامعهای منسجم»
• تقویت «پشتیبان اجتماعی» قدرت سیاسی با هدف تأسیس «دولتی مقتدر»
• «غیرامنیتی نمودن» فرآیند مدیریت «آسیبهای اجتماعی» با هدف افزایش تأثیر و کارآمدی
• تقویت «شبکه مناسبات هنجاری و ارزشی» با هدف صیانت از «سلامت اجتماعی».
در این پژوهش حوزه حفاظت محوریت دارد. نتایج این تحقیق افزون بر محققان این حوزه میتواند برای کارشناسان اجرایی در تحلیل مقولات حفاظتی – امنیتی و ارایه راهکار مفید باشد.