کرامت انسانی پایه و اساس بسیاری از حقوق، امتیازات و تکالیف انسانی است و نهتنها بهمنزله یک حق یا مجموعهای از حقوق غیرقابل سلب و انتقال است، بلکه محور و مبنای حقوق بشر بوده و پیشرفت و کمالِ پایدار در هر جامعه، درگرو رعایت و التزام به آثار آن است. گرچه مسئله کرامت انسانی در آموزههای وحیانی و گزارشهای روایی و اسناد حقوق بشری، اصلی اساسی و پذیرفته شده است و اندیشهوران عرصه حقوق بهتفصیل به جوانب آن اشاره کردهاند، ولی گستره کرامت انسانی و حقوق مرتبط به آن در میانکنش با فعالیتها و عملیاتهای اطلاعاتی که مُستلزم نقض کرامت انسانی و حقوق ناشی از آن است، چندان هُویدا نیست. به جهت آنکه تحقیقی موسّع و یکپارچه دراینباره صورت نگرفته است! ازاینرو پرسش از میانکنش کرامت انسانی و عملیاتهای اطلاعاتی، مسئلهای است که نیازمند کاویدن تا مرحله پاسخی درخور است. در این میان، حفظ و حراست از نظام، واقعیتی است که با ایجاد عنوان ثانویِ حفظ مصالح و امنیت نظام، در فرضی که حفظِ کرامت انسانی، خود موجبات اختلال نظام را فراهم سازد، به نقض کرامت انسانی و حقوق ناشی از آن در اقدامات اطلاعاتی، مشروعیت میبخشد. رسالت این مقاله بررسی و بازخوانی میانکنش کرامت انسانی و عملیاتهای اطلاعاتی در سایه توصیف و تحلیل گزارههای فقهی با گردآوری دادههای کتابخانه میسّر است که نتیجه آن، تبیین میانکنش کرامت انسانی و حقوق ناشی از آن با عملیاتهای اطلاعاتی خواهد بود.