تهران تهران پارس خیابان ملکی برج دوقلوی بهار شمالی واحد 504
چکیده
امروزه جنگ نرم واقعیتی است که به عنوان گفتمان مسلط منازعه و تقابل دولتها و ملتها، فضای ذهنی متفکران و اندیشمندان را در تحلیل چرایی و چگونگی آن درگیر و به تکابو انداخته است. منتهی باید اذعان داشت که به دلیل نگاه پدیدار شناسی صرف به جنگ نرم شاهد فقر و فقد مطالعات تئوریک هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه در این حوزه هستیم. این تحقیق در صدد تبارشناسی معرفتی جنگ نرم است. از این رو، تحقیق حاضر با مفروض دانستن این که جنگ نرم به صورت آنی و خلق الساعه شکل نگرفته بلکه از مسیر و گذر تطو رویکرد معرفتی و روش شناختی علوم اجتماعی سر برآورده است، به روش توصیفی رویکرد جنگ نرم با تحول معرفتی در چهار حوزه مطالعات انسان شناختی، امنیت پژوهی، مطالعات قدرت و دانش جنگ پرداخته، از این رهگذر، تبار معرفتی جنگ نرم را تبیین مینماید. نتایج تحقیق دلالت بر آن دارد که: تحول معرفتی در حوزههای مطالعات انسانی شناختی، قدرت شناسی، امنیت پژوهی و دانش پژوهی جنگ، منجر به جابجایی گفتمان سخت افزاری جنگ با جنگ نرم شد و براین اساس، دانش جنگ نرم در تعامل و تضارب معرفتهای مختلف از بروز گسستها و زاویههای رویکردهای معرفتی سر بر آورده است. به نحوی که بر اثر انباشتگی و تراکم معرفتی در چارچوب روابط قدرت در غرب، دانش نوینی از جنگ بروز و ظهور کرد که ماهیت نرمافزاری دارد.